قصد

توسعه عملکرد داروخانه در مرکز بهداشتی جدیدی که قرار است ساخته شود, جایی که شانس موفقیت با رتبه پایین و حداقل منابع نیازمند یک رویکرد نوآورانه است. بر اساس تجربه من, دانش مرتبط و شبکه ای که در سال های اخیر ایجاد کرده ام، با این حال، می دانستم که باید بتوان یک داروخانه پر رونق ایجاد کرد..

رویکرد

در نزدیکی هم- و تعامل با ذینفعان مربوطه، با تعهد و در نظر گرفتن ربات سازی و اتوماسیون گسترده توسعه یافتم., اطلاعات بزرگ که در محاسبه, یک مدل جدید داروخانه نوآورانه. فناوری که IGZ از دستورالعمل‌های حرفه‌ای می‌خواهد ثابت کند که ایمن و حداقل به خوبی روش کار معمول است.. بسیاری از نوآوری ها در مراقبت های بهداشتی در اینجا گیر می کنند. چه خبر, اثبات آن دشوار است. با کار کردن و توافق گام های کوچک بسیاری در تعامل با IGZ، به مفهوم جدیدی رسیدیم. کار معمولی بهبود یافت و با فناوری جایگزین شد, ایجاد فضایی برای همکاری نزدیک تر در اطراف بیمار و برای یک داروساز که می تواند به طور مداوم در تماس 1 به 1 با بیمار باشد..

نتیجه

این شکل جدید مراقبت دارویی توسط بیماران به دلیل رویکرد شخصی خوشایندتر تجربه شد و نتایج بهتری نیز نشان داد..

علیرغم نتایج مثبت برای بیماران، عمده فروشان تمایلی به همکاری نداشتند. مفهومی که در آن داروساز دوباره مستقل و مستقل می شود, ممکن است به نفع آنها نبوده باشد. بیمه های سلامت هم همکاری نکردند, چون چیزی جدید, در جعبه موجود و ساختار هزینه تعیین شده نمی گنجد. به همین دلیل، حداقل نرخ اعطا شد و هیچ پرداختی برای اشکال جدید مراقبتی که بوجود آمد، پرداخت نشد, مانند مربیگری دارویی, غربالگری مداوم همراه با پزشکان و مراقبت در منزل.

"رقبا" مخالفت کردند. او چندین بار به IGZ شکایت کرد زیرا از دستورالعمل های حرفه ای انحراف داشت. در نهایت وقتی یک بازرس جدید یکی از این شکایات را پیگیری کرد، همه چیز خراب شد. سیستم IGZ پنج بازدید قبلی از این داروخانه را نشان داد و بنابراین دارای اولویت بود. من با او غریبه بودم. هیچ پرونده ای وجود نداشت. او با شرایط خاص آشنا نبود, با گام‌های کوچک بسیاری که با سلف او در آن پنج قرارداد یا با توافقاتی که انجام داده بودیم. بنابراین او فقط می توانست وضعیت را به عنوان وضعیتی ببیند که به طور قابل توجهی از دستورالعمل های حرفه ای منحرف شده است. بین همه قرارها صف بود. نظارت و مراقبت از راه دور دیگر پذیرفته نشد. سپس مجبور شدم طبق دستورالعمل های قدیمی کار کنم. در نتیجه، تجارت دیگر سودی نداشت و تصمیم گرفتم داروخانه را بفروشم. که بازرس بعد خارج از ضبط نشان داد که او یک اشتباه بزرگ در قضاوت مرتکب شده است, دیگر نمی توان آن را تغییر داد.

کلاس ها

به خاطر حادثه و افرادی که در مسیر من هستند, سرانجام مشخص شد که چرا غیرممکن ها ممکن شد. و چرا اشتباه شد. درس های مهم هستند:

  1. به زمینه توجه داشته باشید, معنا بینشی را در مورد اینکه آیا و چرا چیزی در یک موقعیت خاص امکان پذیر است یا خیر فراهم می کند.
  2. مناسب را داشته باشید مجموعه ذهنی, از دانش و ابزار مناسب استفاده کنید.
  3. نوسازی و نوآوری برداشتن گام های کوچک است, این تنها راهی است که می توانید نوآوری ها را از طریق آن به دست آورید.
  4. زمان بندی بسیار مهم است: اگر شما (شما) زود هستند, سپس باید اطمینان حاصل کنید که این خطر را از طریق همکاری و/یا تعهد ناظران پوشش می دهید. وقتی نگهبان عوض میشه, در این مورد یک بازرس جدید, یک بار دیگر حمایت و ثبت توافقنامه ها را تضمین می کند.

بینش‌ها و درس‌هایی که می‌توانم از جریان فعلی خود استفاده کنم کسب و کار ساختن. خواستن: اگر زندگی به شما لیمو بدهد, لیموناد درست کن.

نام: میشل ون بیک
سازمان: مراقبت از کارآفرینی

چرا شکست یک گزینه است…

برای کارگاه یا سخنرانی با ما تماس بگیرید

یا با پل ایسک تماس بگیرید +31 6 54 62 61 60 / باس رویسنارس +31 6 14 21 33 47