قصد

پروژه ویستا در تبت خواهان یک مدرسه فنی در منطقه سرشول در شمال غربی استان سیچوان بود., گسترش چین با تامین آب و فاضلاب, تا دانش آموزان دیگر مجبور نباشند خود را در هوای آزاد راحت کنند و محیط تمیزتر شود.

رویکرد

پول لازم به سرعت توسط بنیاد Rigdzin با کمک Wilde Ganzen و NCDO جمع آوری شد و ساخت و ساز می تواند در ماه مه آغاز شود. 2008. یکی از اعضای هیئت مدیره حضور داشت 8 می وارد چنگدو شد, چین پول را به سازمان شریک آنجا تحویل دهد.

نتیجه

با ساخت و ساز باید یک سال صبر می کردیم, زیرا یک روز قبل از آن پول تحویل داده می شود, زلزله بزرگی در سیچوان رخ داد (12 ممکن است 2008) علاوه بر این، ناآرامی هایی در مناطق تبت به وجود آمد به طوری که هیچ کس اجازه سفر به آنجا را نداشت.

درس ها

دراز کشیدن در یک چادر خانگی در وسط پارک چنگدو در چین, فکر می کردم خیلی خوش شانس هستم چون قربانی مستقیم زلزله نبودم. اما من همچنین دیدم که فاجعه ممکن است برای شما اتفاق بیفتد. کمی بعد توانستم به هلند امن برگردم, در حالی که مجبور شدم دوستانم را ترک کنم. خیلی ترش.

چیزی که من می خواهم به دیگران بگویم این است که همیشه باید از خود بپرسید که آیا ممکن است فاجعه رخ دهد یا خیر, مختلف از ارزهای اصلی- نوسانات در مورد من یک زلزله و اگر ممکن است رخ دهد, آنچه فکر می کنید می توانید با توجه به پروژه خود انجام دهید. آیا می توانید آن را به تعویق بیندازید, آیا می توانید بودجه بیشتری برای آن جمع آوری کنید, آیا برنامه ای دارید که هنوز بتوان آن را به صورت باریک یا به روشی جایگزین انجام داد؟?

به علاوه:
یک سال بعد ما هنوز هم توانستیم توسعه را درک کنیم, شورش ها تمام شد اما رنج قربانیان نه. ما یک بار دیگر در آوریل متوجه شدیم 2010 در یوشو, تبت زلزله دیگری رخ داد, در کمتر از 100 کیلومتر دورتر از سرشولو, منطقه ای که ما در آن کار می کنیم. با یک شوک سخت متوجه شدیم: دوباره از رقص فرار کرد!

نویسنده: الیزا کریک – پروژه ویستا

نظرات را ترک کنید