سازمان های خبره در حال ساخت

تئوری های زیادی وجود دارد که توضیح می دهد چرا برخی سازمان ها در یادگیری از شکست ها بهتر هستند, اما بیشتر این نظریه ها به «فرهنگ» اشاره می کنند., 'اقلیم’ و "ایمنی روانی". درک این جنبه‌ها دشوار است, چه رسد به اینکه بخواهید آن را در سازمان خود پیاده سازی کنید. معلوم می شود که یادگیری برای یک سازمان آسان نیست, اگر شکست نقطه شروع باشد قطعاً نه. با این حال, در سطح فردی درک اینکه چرا بین دو نفر در یادگیری از شکست ها تفاوت وجود دارد آسان تر است. به خصوص اگر مقایسه ای از یادگیری در یک دوره زمانی طولانی انجام دهید. به عبارت دیگر: چرا کسی متخصص است, اما دیگری نه?

Chess expert

نگاهی به تئوری ها در مورد متخصص شدن, کارل اندرس اریکسون سوئدی را می دهد (اریکسون, 1993; اریکسون, 1994; اریکسون, 2007) توضیحی برای این تفاوت. جایی که برخی از دانشمندان استدلال می کنند که مهارت های استثنایی معمولاً توسط استعداد تعیین می شود, اریکسون خلاف این ادعا را دارد. اریکسون استدلال می کند که متفاوت از "یک فرد عادی", یک متخصص برنامه آموزشی خاصی دارد که او آن را «تمرین عمدی» می نامد.. تمرین عمدی شامل مراحل زیر است (اریکسون, 2006):

  1. اجتماعی شدن با موضوع
  2. گرفتن مربی که بتواند اهداف مشخصی را تعیین کند
  3. توسعه راه هایی برای اندازه گیری پیشرفت ها
  4. ایجاد کانال های مثبت برای بازخورد مستمر و فوری
  5. توسعه نمایش عملکرد اوج
  6. آموزش ایجاد شده توسط مربی برای دستیابی به حداکثر تلاش و تمرکز
  7. یادگیری استفاده از خودارزیابی و ساختن نمایش های خود از اوج عملکرد.
  8. برای ایجاد حداکثر تلاش و تمرکز، جلسات آموزشی خود را توسعه دهید.

در انتقال این نظریه از سطح فردی به سطح سازمانی چند مشکل وجود دارد. به طور عمده; 1) بازخورد باید مستقیم و 2) بازخورد باید دقیقاً توضیح دهد که چه چیزی اشتباه بوده و چه چیزی باید می‌بود. در سطح فردی، با فکر کردن به اینکه یک تنیس‌باز به توپ ضربه می‌زند و مربی بلافاصله به او می‌گوید چه اشتباهی رخ داده و چگونه پیشرفت کند، این تصور آسان است.. این تقریبا برای یک سازمان غیرممکن است و حتی برای سازمان های پیچیده ای مانند بیمارستان ها دشوارتر است. چنین سازمان هایی به حجم زیادی از داده ها برای تقریب اطلاعات کامل نیاز دارند. پس چرا اریکسون به توسعه نظریه ای در مورد یادگیری سازمانی کمک می کند؟?

یک نظریه محبوب برای متخصص شدن این است 10.000 حکومت ساعتی توسط مالکوم گلدول (2008). فقط زمانی که کسی برای آموزش یک مهارت تلاش بسیار کند, آیا او به سطح یک متخصص نزدیک می شود؟. با این حال، اریکسون این باور را ندارد و به کیفیت آموزش نگاه می کند (همانطور که در بالا اشاره شد). نمونه‌ای از یک تمرین عمدی با کیفیت بالا می‌تواند شطرنج‌بازانی باشد که مسابقات معروف را تقلید می‌کنند و به سرعت بررسی می‌کنند که آیا حرکت آن‌ها درست است یا خیر. “یک راست” حرکت این است که استاد بزرگ نیز انتخاب کرده است. اریکسون (1994) دریافتند که استادان بزرگی که به این روش تمرین می‌کنند، ساعات بسیار کمتری نسبت به کسانی که تمرینشان شامل انجام هر چه بیشتر مسابقات است، اختصاص می‌دهند.. نکته اینجاست که کمیت نیست, اما کیفیت آموزش مهم است. خوشبختانه، تعداد اشتباهاتی که بیمارستان‌ها از آن‌ها یاد می‌گیرند به اندازه توپ‌هایی نیست که یک تنیس‌باز در دوران حرفه‌ای خود به آن برخورد می‌کند.. بنابراین، تمرین عمدی برای اعمال در عملکرد روزانه سازمان ها ضروری است, زیرا اشتباهات بسیار زیادی وجود دارد که می توان از آنها درس گرفت. یک راه خوب برای بهتر شدن یک سازمان این است که همانطور که یک متخصص از اشتباهات خود درس می گیرد.

این خیلی خوب به نظر می رسد که در سطح فردی صادق باشد. هر کودکی می تواند به طور بالقوه راجر فدرر بعدی شود تا زمانی که هشت مرحله اریکسون دنبال شود. جای تعجب نیست که نظریه اریکسون به طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفته است. که در 2014 یک شماره کامل از مجله دانشگاهی Intelligence به رد ادعاهای او اختصاص داشت (قهوه ای, کوک, توافق & کمپ, 2014; آکرمن, 2014; گرابنر, 2014; هامبریک و همکاران, 2014). این امر منجر به حجم قابل توجهی از تحقیقات در مورد سایر عوامل تعیین کننده تخصص شده است (IQ, شور, انگیزه), با نتایج متفاوت در مورد تأثیر تمرین عمدی بر سطح تخصص افراد. با این حال، تقریباً هر مطالعه تأثیر مثبت قابل توجهی را پیدا می کند. علاوه بر سطح فردی، مطالعاتی در سطح کلان یادگیری نیز انجام شده است. مطالعه ای که در مجله معتبر Nature منتشر شده است (یین و همکاران, 2019) مثلا, نتیجه می گیرد که بهبود عملکرد در سازمان ها پس از یک شکست خاص اتفاق می افتد نه پس از مقدار معینی از شکست.

ادبیات علمی هنوز نمی تواند یادگیری یا عدم یادگیری را پس از شکست در سطح سازمانی به طور کامل توضیح دهد. بیشتر مطالعات در مورد یادگیری سازمانی به پایان می رسد: “یک تغییر فرهنگی ضروری است…”. به نظر من، این توصیه ها حاوی مقدار مناسبی از سر و صدا هستند, ارائه توصیه های مشابه برای مدیران و سیاست گذاران کاملاً بی فایده است. در سطح فردی، این صدا باعث تعیین عوامل بتن شده است. نظریه ای که می تواند توضیح دهد که بین سطوح چه اتفاقی می افتد (فرد و سازمان) هنوز مفقود است. علاوه بر این، من فکر نمی‌کنم که یادگیری از شکست زمانی تضمین شود که یک سازمان ویژگی‌های یک سازمان یادگیرنده را داشته باشد. بنابراین لازم است که تحقیقاتی در مورد "استعداد" انجام شود.’ از ضریب هوشی’ سازمان برای یادگیری, چگونه یک سازمان خبره یاد می گیرد و کدام نوع شکست توانایی یادگیری را تعیین می کند. اولین مطالعه من وجود شکست های "بد" و "خوب" را استدلال می کند, اما آنچه که یک شکست را واقعاً درخشان می کند نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. به همین دلیل است که با صحبت های اریکسون پایان می دهم (1994):

یک گزارش واقعاً علمی از عملکرد استثنایی باید به طور کامل هم توسعه منجر به عملکرد استثنایی و هم ویژگی‌های ژنتیکی و اکتسابی را که واسطه آن است، توصیف کند..

منابع

  • آکرمن, پ. L. (2014). مزخرف, حس مشترک, و علم عملکرد خبره: استعداد و تفاوت های فردی. هوش, 45, 6-17.
  • قهوه ای, آ. ب., کوک, E. م., توافق, جی., & کمپ, جی. (2014). تمرین, هوش, و لذت در شطرنج بازان تازه کار: یک مطالعه آینده نگر در ابتدایی ترین مرحله یک حرفه شطرنج. هوش, 45, 18-25.
  • اریکسون, ک. آ. (2006). تأثیر تجربه و تمرین عمدی بر توسعه عملکرد متخصص برتر. کتاب راهنمای تخصص و عملکرد متخصص کمبریج, 38, 685-705.
  • اریکسون, ک. آ., & کارنس, ن. (1994). عملکرد تخصصی: ساختار و اکتساب آن. روانشناس آمریکایی, 49(8), 725.
  • اریکسون, ک. آ., گرفتگی عضلات, آر. تی., & Tesch-Romans, سی. (1993). نقش تمرین عمدی در کسب عملکرد متخصص. بررسی روانشناختی, 100(3), 363.
  • اریکسون, ک. آ., پریتولا, م. جی., & کوکلی, E. تی. (2007). ساخت یک متخصص. بررسی کسب و کار هاروارد, 85(7/8), 114.
  • گلدول, م. (2008). موارد پرت: داستان موفقیت. مقدار کمی, رنگ قهوه ای.
  • گرابنر, آر. اچ. (2014). نقش هوش برای عملکرد در حوزه تخصصی اولیه شطرنج. هوش, 45, 26-33.
  • همبریک, D. ز., اسوالد, اف. L., آلتمن, E. م., ماینز, E. جی., گوبت, اف., & کامپیتلی, جی. (2014). تمرین عمدی: آیا این تمام چیزی است که برای متخصص شدن لازم است?. هوش, 45, 34-45.
  • یین, Y., وانگ, Y., ایوانز, جی. آ., & وانگ, D. (2019). کمی کردن پویایی شکست در سراسر علم, استارت آپ ها و امنیت. طبیعت, 575(7781), 190-194.